داستانی تاریخی

ساخت وبلاگ
ابن هشام در سیره خود از ابن اسحاق روایت کرده که وی ازشخصی بنام محمد بن ابراهیم بن حارث تیمی نقل کرده که گوید:

 

محمد بن جبیر بن مطعم بن عدی بن نوفل بن عبد مناف -که داناترین مرد قریش در زمان خود بود -پس از قتل عبد الله بن زبیربنزد عبد الملک بن مروان اموی رفت و مردم نیز نزد عبد الملک گرد آمده بودند و چون بنزد وی آمد عبد الملک بدو گفت: ای ابا سعید آیا ما و شما در حلف الفضول نبودیم؟

 

محمد بن جبیر -شما بهتر می دانید!

 

عبد الملک -ای ابا سعید حق مطلب را در اینباره بمن بگو!

 

محمد بن جبیر -نه بخدا سوگند ما و شما در حلف الفضول نبودیم!

 

عبد الملک -راست گفتی!

 

نمی باحال...
ما را در سایت نمی باحال دنبال می کنید

برچسب : داستان تاریخی,داستانهای تاریخی,داستانهای تاریخی ایران,داستانهای تاریخی جالب,داستانهای تاریخی ایرانی,داستان تاریخی سلطان سلیمان عثمانی,داستان تاریخی ایرانی,داستان تاریخی حریم سلطان,داستان تاریخی سلطان سلیمان,داستانهای تاریخی ایران باستان, نویسنده : namybahala بازدید : 60 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 14:31